
به گزارش هاتف امروز به نقل از روزنامه فرهیختگان، دبیر شورای عالی فضای مجازی گفته است: «کسانی که در شبکههای اجتماعی فعالیت رسانهای دارند باید خود را برای اخذ مجوز از این شورا آماده کنند.» ابوالحسن فیروزآبادی درحالی به این موضوع اشاره کرده که گفته میشود، درحال حاضر ۲۲میلیون نفر در کشور عضو تلگرام هستند و براساس آماری که از سوی همین شورا اعلام شده است، ۱۵میلیون نفر از کاربران این پیامرسان رایگان، در آن فعال هستند؛ ۱۵ میلیون نفری که به اعتقاد کارشناسان، در تکنولوژی روز ارتباطات در دنیا، هرکدام خود رسانهای محسوب میشوند. دبیر شورای عالی فضای مجازی همچنین به تصویب طرحی در این شورا اشاره کرد که براساس آن، همه شبکههای پیامرسان فعال در کشور باید در یک دوره یک ساله، ذخیرهسازی دادههای خود را در داخل کشور انجام دهند و از سوی دیگر اپراتورهای داخلی نیز برای ساخت شبکه اجتماعی داخلی تلاش کنند. برای امکانپذیر بودن این پیشنهادها با حسین امامی، مدرس و پژوهشگر رسانههای نوین گفتوگویی کردهایم.
با توجه به شکل و ساختار پیامرسانها در فضای مجازی و تکثر آنها، آیا عملا میتوان تعریف دقیقی از فعالیت رسانهای در این فضا ارائه داد تا بتوان در مورد اخذ مجوز آنها صحبت کرد؟
به هیچ عنوان، اعطای مجوز برای این فضا معنی ندارد. پیام رسان های موبایلی به هر کسی اجازه می دهد که رسانه شخصی داشته باشد. در واقع هرکس از این ابزارهای ارتباطی استفاده کند به راحتی می تواند کانال و گروه خود را راه اندازی کند و در این شرایط نمیتوان حرفی از اخذ مجوز زد.
یعنی زمانی که نتوان از این طریق فعالیت گروهها و کانالها را رصد کرد، امکان دارد که این شورا به سمت فیلتر این پیامرسانها حرکت کند؟
من فیلترینگ را هیچگاه موفق نمیدانم. ما به جای فیلتر باید سطح سواد و دانش رسانهای مردم را بالا ببریم تا هر مطلب کذب یا خلاف عفتعمومی بازنشر نشود و اگر این اتفاق افتاد با تذکر و نقد سایرین از شدت آن کاسته شود.
راهکار دیگری هم از سوی این شورا مطرح شده و آن راهاندازی پیامرسانهای داخلی است. آیا این پیامرسانهای داخلی که احتمالا در آینده راهاندازی خواهد شد، توان رقابت با پیامرسانی مثل تلگرام با ۱۵میلیون کاربر فعال ایرانی را خواهند داشت؟
تجربه بومی کردن تکنولوژیها در ایران چندان موفق نبوده است. مثلا ایمیل، موتور جستجو و حتی بلاگهای داخلی که هزینه زیادی هم برای راه اندازی آن شد، اقبال چندانی بین مردم پیدا نکردند؛ هم به دلیل فنی و حفظ اطلاعات و هم بحثهای کنترلی و نظارتی. مثلا در خصوص وبلاگها که تقریبا موفقتر از بقیه بوده اند، شاهد بودیم در فضای بلاگفا دو بار به دلیل مسائل فنی کل اطلاعات ذخیره وبلاگنویسان این بلاگ از دست رفت. ضمن اینکه ماهیت شبکههای مجازی، جهانی است و بومیسازی و داخلی کردن آنها چندان معنایی ندارد.
موضوع انتقال سرور تلگرام به ایران موضوع جدیدی نیست. چندی پیش نیز وزیر ارشاد آن را مطرح کرد، اما به نظر میرسد این شرکت، پیشنهاد دولت ایران را نپذیرفت. دبیر شورای عالی فضای مجازی دوباره به این موضوع اشاره و اصرار کرده است. این درخواست چقدر منطقی است؟
در سایر کشورها نیز مرسوم است تا شبکههای مجازی موظف باشند قوانین آن کشور را رعایت کنند. مثلا درحال حاضر فیسبوک، یوتیوب جیمیل و…در بسیاری از کشورها دفاتری دارند و باید قوانین آن کشورها را رعایت کنند. این درحالی است که اگر سرور آنها در کشور دیگری باشد، خود را مقید به رعایت قوانین کشوری که در آن پیامرسان فعال است، نمیدانند. مثلا پیام رسان وایبر و واتسآپ مدتی در کشور عربستان و همچنین امارات فیلتر بود، چرا که حاضر به راه اندازی دفتر در این کشورها نشدند. اما این بدان معنا نیست که آن شرکت در صورت راه اندازی دفترش موظف باشد تا اطلاعات کاربرانش را در اختیار دولت آن کشور قرار دهد. بلکه او باید مالیات بدهد و به قوانین آن کشور هم احترام بگذارد. متاسفانه ما در این باره خلا قانونی داریم. مثلا در بریتانیا پس از شکلگیری جنبش والاستریت در آمریکا، نگرانیهایی درباره پیامرسانهای موبایلی بهویژه واتسآپ و آیمسیج ایجاد شد. بهطوریکه دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا، طرحی را به مجلس این کشور ارائه کرد که در آن دولت خواستار تصویب قانونی برای کنترل این پیامرسانهای موبایلی شده بود. اما در ایران با وجود این تعداد کاربر هنوز قانون مشخصی در این باره نیست .
به دلیل همین خلأ قانونی است که هرازچندی دوباره بحث فیلتر این شبکهها داغ میشود؟
فیلتر قطعا تجربه ناموفقی است. خیلی از ناهنجاریهای امروز در فضای مجازی به دلیل فیلترهایی است که در گذشته انجام شده است. اگر مردم تجربه حضور در فیسبوک، توییتر، یوتیوب و… را داشتند آن وقت فرهنگ استفاده از این شبکهها کمکم ایجاد میشد.
یعنی فیلترینگ نشدن و استفاده از پیام رسانهای موبایلی خود باعث میشود که فرهنگ استفاده صحیح آن ایجاد شود یا سواد رسانهای مردم افزایش یابد؟
دقیقا همینطور است. شما ببینید در زمانی که وایبر، پیامرسان موبایلی اول در ایران بود، فضای بازنشر ادعاهای جعلی که خواستار بازنشر به ۱۰ نفر دیگر بودند داغ بود ولی کمکم خود مردم کاری کردند که بگویند اینها جعلی و خرافات است. یعنی راهکار استفاده صحیح از پیامرسان موبایلی را خود مردم مییابند و یک خودنظارتی در آن محیط به وجود خواهد آمد. /سعیده علیپور